خانه آنلاین محصولات فایلی

کتاب «چرا ملت‌های شکست می‌خورند»، نوشته «دارون عجم اوغلو و جیمز ای. رابینسون» است. این کتاب در سال 2012 به چاپ رسید. کتاب چرا ملت‌ها شکست می‌خورند، یک کتاب تخصصی اقتصادی-سیاسی نیست. بلکه برای تمام مردم جوامع مختلف نوشته است و سعی دارد سوالات و ابهاماتی که تمامی مردم در مورد مسائل جوامع دارند را پاسخ‌گو باشد.
در یادداشت پشت جلد کتاب نوشته‌ شده است:
چرا ملت‌ها شکست می‌خورند؟ آیا این امر ناشی از فرهنگ، آب‌وهوا یا جغرافیاست؟ جهل و غفلت از سیاست‌های صحیح علت ناکامی‌ها است؟ مطلقا خیر. هیچ‌یک از این عوامل قطعی یا مختوم نیستند. از این‌که بگذریم، چگونه توضیح دهیم که چرا بوتسوانا تبدیل به یکی از کشورهایی شده است که سریع‌ترین رشدها را در جهان دارند، درحالی‌که سایر کشورهای آفریقایی همچون زیمبابوه و کنگو در ورطه فقر و خشونت گرفتارشده‌اند؟

نویسندگان این کتاب، سیاست‌های مرسوم اقتصاد کلان را از هر نوع که باشد موضوعی ثانوی و موضوع اصلی توسعه را رابطه دولت ها با ملت ها می‌دانند. این گزاره محصول تجارت پرهزینه کشورهای مختلف جهان در طول تاریخ است.
در طول چند دهه گذشته مکاتب اقتصادی، سیاست‌های مختلفی را برای دستیابی به توسعه اقتصادی پیشنهاد کرده‌اند. ابتدا تصور می‌شد می‌توان با انجام سرمایه‌گذاری‌های زیربنایی، تاسیس شرکت‌های دولتی، سرمایه‌گذاری در امور بهداشت و آموزش عمومی و سپس در دهه 1980 با حذف مداخله دولت در اقتصاد به عملکرد مناسب اقتصادی دست‌یافت. اما امروز می‌دانیم این کار کمتر به نتایج مطلوب منتج شده‌اند. این نکته را نویسندگان کتاب این‌گونه بیان می‌کنند:
سازمان‌های بین‌المللی همچون صندوق بین‌المللی پول اغلب توسعه ضعیف را معلول نهادها و سیاست‌های اقتصادی نامطلوب تشخیص می‌دهند و سپس فهرستی از اصطلاحات را پیشنهاد می‌کنند که این سازمان‌های بین‌المللی تلاش دارند کشورهای فقیر را به اتخاذ آن‌ها راغب سازند. (اجماع واشنگتن شامل چنین فهرستی است) این اصطلاحات بر موارد محسوسی چون ثبات در سطح کلان اقتصادی و اهداف ظاهرا جذاب در اقتصاد کلان، ازجمله کاهش اندازه دولت، نرخ‌های ارز شناور و آزادسازی حساب سرمایه متمرکز است. آن‌ها بعضی اهداف اقتصاد خرد را نیز همچون خصوصی‌سازی و ارتقا کارایی در ارائه خدمات عمومی مورد تاکید قرار می‌دهند و چه‌ بسا پیشنهاد‌هایی در مورد نحوه بهبود عملکرد خود با تاکید بر شاخصه‌های پاد فساد داشته باشند.

کتاب چرا ملت‌ها شکست می‌خورند، از زمان انتشار خود تا به اکنون توانسته است نظر و تایید 6 اقتصاددان دنیا که هرکدام مفتخر به دریافت جایزه نوبل شده‌اند را جلب کند.
نام آن‌ها به‌اختصار در زیر بیان می‌شود:
(۱) کنت جی.ارو- نوبل سال1972
(۲) رابرت سولو-نوبل سال1987
(۳) بکر-نوبل سال 1992
(۴) میشل اسپنس –نوبل سال 2001
(۵) جورج آکرلوف-نوبل سال 2001
(۶) پیتردیاموند-نوبل سال 2010

کتاب چرا ملت‌ها شکست می‌خورند سعی ندارد پیچیده سخن بگوید یا مخاطب را به دو دسته خاص و عام تقسیم کند، بلکه برعکس او تمامی مردم جهان را مخاطب خود قرار می‌دهد و سعی به روشن کردن نقاط کور و باز کردن راه برای پیشرفت اقتصاد و سیاست جوامع دارد.
ازنظر نویسندگان کتاب چرا ملت‌ها شکست می‌خورند، جوامع به دودسته تقسیم می‌شوند:
(۱) جوامعی که مردم و دولت در آن با یکدیگر مشارکت دارند.
(۲) جوامعی که تمامی اختیارات در دست دولت است.
در این کتاب یک نکته کلیدی و جالب نظر تمامی مخاطبان را به خود جلب می‌کند. برخلاف تمامی ما که فکر می‌کنیم اگر کشوری از منابع طبیعی خوبی بهره‌مند باشد پس دارای تکامل است و ریشه‌های اقتصادی مستحکمی دارد، این کتاب عکس این فرضیه را برای مخاطب اثبات می‌کند. در این کتاب می‌شنویم که علت اصلی تکامل و داشتن یک اقتصاد پویا فقط و فقط ملت است. پشتوانه محکم تمامی نظریاتی که رابینسون و دارون در این کتاب صوتی بیان نموده‌اند اتفاقات گذشته و تحقیقاتی است که هردو آن‌ها در مدت‌زمان 15سال انجام داده‌اند.
به گفته این دو نویسنده سیاست برگرفته از اتفاقاتی است که درگذشته برای هر ملت رخ می‌دهد و همین سیاست‌ها سبب رشد و یا به زمین خوردن برخی جوامع امروزی می‌شود. در کتاب چرا ملت‌ها شکست می‌خورند قدرت مردم را این‌گونه توصیف می‌شود: مردم از امکاناتی که دولت ها برخوردار است بی‌بهره می‌مانند اما از شرایط راضی هستند، تا زمانی که قانون مردم‌سالاری در آن کشور رایج باشد. زمانی که مردم احساس کنند در قبال خدماتی که دولت ها دریافت می‌کند هیچ‌گونه ساز و کاری اتفاق نمی‌افتد به‌راحتی دولت را برکنار کرده و دولتی دیگر را روی کار می‌آورند. در این کتاب نویسندگان یک اقتصاد کارا را در رابطه متقابل با یک سیاست کارا می‌دانند. ازنظر این دو اقتصاددان، پخش قدرت و سرمایه سبب اصلی استقلال، و رسیدن به نقطه آسایش مردم و اقشار خاص جامعه می‌شود...