علی شمیسا در کتاب تازه به دوران رسیدهها، ویژگیهای شخصیتی افراد تازه به دوران رسیده را به زبان ساده به تصویر کشیده است تا هرکس که آن را خواند، اگر در این مسیر است یا زمینه افتادن به این دام را دارد، پا پس بکشد و خود را از درون اصلاح کند.
امروز ما دیگر عدهای بیسروپا نیستیم که دنبال لقمه نانی بودیم؛ گاهی ما در شکل کلاغان، گرگها، روباهها و کفتارها در درون زبان و لهجهایم؛ گاهی در درون عاشق شهوتیم و گاهی در درون رهبران سیاسی جهانیم و گاهی در درون یک انسان دکتر و مهندسی خیلی شیکپوش. امروزه تازهبهدورانرسیدههای نوکیسه، جامعه جهانی را به حرکت درمیآورند، طوری که پوزخندهات میگیرد از این همه هیجان، این همه آدابدانیهای کاذب. جامعه و افراد تازه بهدوران رسیده امروز قانون خود را دارند که از دایره ذهنیت من و تو مراقبت میکند. تازهبهدورانرسیدهها، افراد گردنکلفتی در پشت واژههای خود دارند که آنها را در تظاهرات واژهها و کلمات و شعارها پشتیبانی میکنند، افرادی که آنها را در ماشین تایپ میکنند و در قالب شو و نصیحت و شعار و روزنامه و فیلم میفروشند. شمایی میتوانید با خواندن کتاب تازه بهدوران رسیدهها، ناخالصی و رگههای این فرهنگ تخریبی اما بهظاهر قشنگ را از افکار، احساسات و رفتارهای فردی و جمعی خود با تمرینهای پیدرپی حذف کنید.
علی شمیسا دربارۀ این کتاب میگوید:
وقتی به تازه به دوران رسیدهها فکر میکنم، دهها عنوان و برچسب در ذهنم تداعی میشود، اما مسئله این است که اینان مانند عروسکهای گوناگون، شکلها و ماسکهای متفاوت دارند و هرکدام مثل دیگری نیستند، ماسک و عروسک کفتار قطعاً با ماسک و عروسک گرگ و ماسک شغال و خوک کاملاً متفاوت است. نوکیسهها و تازه بهدوران رسیدهها هم یکسری ویژگیهای مشابه دارند و یکسری خصلتهای متفاوت که خاص خودشان هستند. اهداف، برنامه، مشی و منش تازهبهدورانرسیده مالی که همان نوکیسه است با تازهبهدورانرسیده سیاسی یا مذهبی کاملاً متفاوت است. از یک زاویه همه آنها از یک قماش هستند و از زاویه دیگر، باید تیپ به تیپ و طیف به طیف مورد نقد و کارشناسی و بررسی قرار بگیرند و بررسی شود که چرا روزبهروز هجمه آنها در این جامعه زیادتر هم میشود. قطعاً تحلیل سیستمی و مکعبی این موضوع ما را به واقعیت این مفهوم نزدیکتر میکند، یعنی از بُعد سیاسی، مذهبی، تربیتی، فلسفی، جامعهشناسی، روانشناختی، مردمشناسی و… باید به آن نگریست تا این مفهوم نامیمون بیشتر درک و هضم شود.
امروز شاهد نسل بیآدرس و بیهویت تازه بهدوران رسیده هستیم که با عالم و آدم سر جنگ دارد، هر روز در بسیاری از حوزهها عقب میافتیم و میخواهیم دنیا را تغییر بدهیم. جامعهای که روزگارانی سرآمد و در راستای رشد و پیشرفت و فرهنگ بود، امروز شاهد افرادی است که از داخل ماشینِ مدل بالا آشغال بیرون میریزند و وقتی شیشه ماشین را پایین میکشند و حرف میزنند، انسان را به یاد لاتهای سر کوچه میاندازند. وقتی به قیافه و ماشین این افراد نگاه میکنم، معمولاً این فکر به ذهنم میآید که چرا این افراد با این تیپ و ماشین، بهسان لُمپَن و بیشعورها حرف میزنند و رفتار میکنند، اما به خود میگویم یک تن است، همه نیستند. زاویه دیدم را عوض میکنم، به مجامع دیگر هم نظر میاندازم و میبینم شاعران تازهبهدورانرسیده، از واژهها استفاده ابزاری میکنند و صرفاً براساس یک ریتم درونی میسرایند که فقط سراینده باشند اما حرفی برای گفتن ندارند.
من میخواهم جزء درمانگران اجتماعی باشم. دوست دارم از کتاب تازه بهدوران رسیدهها فیلمها ساخته شود، به صحنه تئاتر برود و موضوعش در قالب بحثها، سخنرانیها و نقدهای اجتماعی مطرح شود و راهکارهای خلاقانه آن مورد بررسی قرار بگیرد. امیدوارم این آغازی جسورانه برای این فرهنگ باشد...
پشتیبانی خرید:
09332126947