کتاب کپسول مذاکره نوشتهی فربد طهرانی، به شما آخرین شیوههای جهانی موفقیت در مذاکرههای تجاری و شخصی را میآموزد و علاوه بر موفقیت در کار و امور شخصی، نگرشتان نسبت به انسانها را نیز تغییر میدهد.
این کتاب برای شما مدیر عزیز و مؤسس یک سازمان، همچنین کارشناسان فروش و بازاریابی که یکی از اصول مهم کار آنها یادگیری تکنیکهای مذاکره است، مناسب میباشد.
حتی اگر تواناترین و با لیاقتترین فرد در رشتهی خود باشید؛ نادیده گرفتن آموزشهای کاربردی کتاب کپسول مذاکره، موجب نزول شما در زندگی و کسب و کارتان خواهد شد؛ چون در روزگار ما که مصادف با انقلاب صنعتی چهارم در جهان است؛ اساس رابطههای اجتماعی بر پایهی همجوشی فناوریها و طیفهای مختلف مردم بنا شده و در این شرایط، بخش بزرگی از بار معنایی لیاقت انسانها به میزان توانایی آنها در هنر مذاکره انتقال یافته است!
چند نفر انسان فرهیخته را میشناسید که با وجود دارا بودن ویژگیهای پسندیده؛ از لحاظ اجتماعی، یک فرد تنها محسوب میشوند؟ چند نفر انسان باسواد و تحصیل کرده را میشناسید که به آنچه آن را حداقلهای زندگی مینامیم نیز دست نیافتهاند؟! حتی در مقایسه با هم دورهایهای خود! چند نفر صاحبان کسب و کارهای مختلف را میشناسید که با صرف سرمایه و وقت بیشتر؛ حتی به نیمی از موفقیت رقیبان خود نیز نرسیدهاند؟!
بیشک، با اندکی دقت به محیط پیرامون خود، تعداد بسیار زیادی از چنین انسانهایی را تشخیص خواهید داد. در جهان امروز، نقش مذاکره در خوشبختی انسانها مانند نقش پول است! همانطور که داشتن پول برای خوشبخت شدن شرط لازم است ولی شرط کافی نیست؛ برخورداری از هنر مذاکره برای موفقیت نیز، شرط لازم محسوب میشود و بدون بلد بودن شیوههای مذاکره؛ صورتمسئلهی موفقیت شما در هر کار و رابطهای، از همان ابتدا پاک خواهد شد!
در بخشی از کتاب کپسول مذاکره میخوانیم:
شما باید آغازگر مذاکره باشید چرا که هر کسی مذاکره را آغاز کند، تا پایان بر مذاکره کنترل خواهد داشت. اگر شما به طرف مقابل اجازه دهید که مذاکره را آغاز کند، اغلب بدون اینکه حتی خودتان متوجه باشید؛ به کلی کنترل مذاکره را از دست خواهید داد. برای مثال و روشن شدن این موضوع، یک مسابقهی مشتزنی را در نظر بگیرید، میز مذاکره را به میدان مسابقهی مشتزنی (رینگ بوکس) تشبیه میکنیم و طرفین مذاکره را به دو حریف در میدان.
همانطور که در مذاکره، ابتدا هر دو طرف باید همدیگر را محک بزنند؛ در میدان مسابقه نیز دو حریف، بدون اینکه زدن اولین مشت را آغاز کنند همراه با انجام رقص پا، دور هم در حول میدان میچرخند و همدیگر را برانداز میکنند. این حالت، به طور دقیق، همانند اولین دقیقههای مذاکره است که دو طرف از همهچیز میگویند به غیر از موضوع اصلی مذاکره، از هوای گرم یا سرد گرفته تا وضعیت اقتصاد و دنیای مجازی و شبکههای اجتماعی و...
حال، پس از بررسیهای لازم، مشت اول، توسط آغازگر مسابقه، شروع رسمی این نبرد خواهد بود که اگر این مشت، کاری و گیج کننده باشد، شروعی خوب و نقطهی قوت محسوب میشود و اگر ضربهی اول ضعیف باشد؛ تبدیل به نقطهی ضعف برای زنندهی آن خواهد شد. به عبارت دیگر، در مذاکره نیز آغازگر ضعیف بودن اشتباه است؛ زیرا در ابتدای بحث که هر دو طرف آماده و با کولهباری از تجربه در این میدان حاضر میشوند، آغاز ضعیف مثل این است که شما در ابتدای مذاکره از طرف مقابل بپرسید که چه بودجهای برای این پروژه در نظر گرفته است و به این ترتیب به او اجازه دهید که او شروع کننده باشد و لحظههای آغازین را در اختیار بگیرد...
پشتیبانی خرید:
09332126947