کتاب «دختری در قطار» نوشته پائولا هاوکینز( -۱۹۷۲) نویسنده بریتانیایی است. این کتاب توانسته با شکستن رکورد فروش «هری پاتر» ، عنوان پرفروشترین رمان سال ۲۰۱۵ را تصاحب کند. «دختری در قطار» تنها یک رمان پلیسی نیست، بلکه نویسنده توانسته نگاهی روانشناسانه به موضوعی معمایی داشته باشد. نویسنده این کتاب با روایتی مدرن، سراغ موضوعی کلاسیک رفته که از میان درد و خون، رنجی زنانه را بیرون میکشد. ریچل شخصیت اصلی داستان که زنی دائم الخمر است، دچار عدم اعتماد به نفس شدید است. او بین ایفای نقش مادری و زن بودن خود را دچار تزلزل میبیند و احساس می کند نمیتواند مورد توجه هیچ مردی واقع شود. ریچل بیش از آنکه در واقعیت زندگی کند، در خیال و بین آدمهای خیالیای که فقط خودش آنها را میبیند سیر میکند؛ آنقدر که درگیر حوادث بینشان میشود. حوادثی که هیچوقت رخ ندادهاند. این رمان درواقع، ماجرای سه زن را از زاویهی دید هر یک از آنها بازگو می کند و مثل یک فیلم سینمایی، مخاطب را در تعلیق نگه میدارد. تلفیق فضای معمایی و جنایی با دغدغههای زناشویی و نگرانیهای زنان در مسائلی چون خیانت و ازدواج، نکتههای اجتماعی ریزی را درباره زیست زن امروز در جوامع غربی یادآور می شود. در بخشهای آغازین رمان «دختری در قطار» میخوانیم: «یک پشته لباس آن طرف ریلها افتاده است. یک لباس آبی روشن، شاید یک پیراهن که با یک تکه پارچه سفید چرک قاطی شده است. احتمالا چیز بیارزشی است. بخشی از زبالههایی که توی جنگل کوچک بالای ساحل می ریزند. میتواند از کارگرانی جا مانده باشد که در این قسمت راهآهن کار میکنند. شاید هم چیز دیگری باشد. مادرم میگفت که من همیشه قوه تخیل فعالی داشتهام، تام هم همین را میگفت، نمی دانم. نگاهی به این آت و آشغالها میاندازم، یک تی شرت کثیف یا یک لنگه کفش کهنه. فکر میکنم به لنگه دیگر کفش و پاهایی که اندازهاش است».
پشتیبانی خرید:
09332126947